رهارها، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

💕رها💕

نوروز 97

1397/1/17 21:01
نویسنده : مامان مهسا
661 بازدید
اشتراک گذاری

عید امسال هم مثل سالهای قبل کنار مادر و بابابزرگ بودیم ، البته واسه ما یه جور دیگه بود!! آخه یه تربچه ی خوشمزه به جمعمون اضافه شده بود و کلی عشق میکردیم باهاش... نه فقط ما، همه😊!

اره، روشا💕 خواهریه رها، که دیگه هشت ماهه که رها رو حسابی سرگرم کرده و کلی روزهای خوب ساخته براش😊

نوروز و تعطیلات امسال خیلی خوب بود و حسابی بهمون خوش گذشت. روزهای اول که سیرجان بودیم و با عمه ها و عموها حسابی خوش گذروندیم و تو هم با عسل و یاسین و طاها، بعد هم راهی کرمان و چند روز آخر هم گوغر بودیم. تعطیلات خیلی خوبی بود و هر چقدر از بودن کنار کسانی که عاشقشونم بگم، کم گفتم... دیدن مامان جون و بابا جون و خاله و دایی ها، مهمونی هامون و بازی ها و خنده ها یه خاطره فراموش نشدنی بود.. مخصوصا سیزده بدر، که با اومدن بابایی، جمعمون جمع شد و بیشتر خوش گذشت.

رهایی هم که حسابی کیف کرد، از بودن تو طبیعت و بازی با ترنم و ریحانه😊

یه روز هم  سیرچ رفتیم و کلی شیطونی کردی و تا همون لحظه ی اخر تو باغ بودی و تاب بازی و بدو بدو..😊😙

و اما عکس ها..

عکس های روشا رو تو وبلاگ خودش میذارم، اینجا فقط اونایی که با همین😉😙

آخه چقدر عشقین شما دو تا💜💓💗

 

عروسک مامان بودی تو💜💜

 

عاشق این عکسم... اون لبخند ناز رها و روشایی که این روزها عاشق کفشه😉

رها و پسر عموها... یاسین و طاها😊

 قربون اون لبخندت مامانی😍😙

 

رها و ترنم و تابش😍😙

عاشقتم رهایی😙😙😙

 

یه روز خوب با دایی و بابا و روشا.. باغ شازده ماهان😊

 

 

عکس های سیرچ و چند تا عکس خوشکل دیگه رو تو یه پست دیگه برات میذارم😍😘

پسندها (1)

نظرات (1)

مامانی گیتا جون و برديا جونمامانی گیتا جون و برديا جون
24 اردیبهشت 97 13:10
عزیزم خیلی خانمه ماشاا... با اون لبخند ملیحش همش با خودم می گفتم پس عکسای رها جون کو که دیدیم وبلاگش جداست افرین مامان جون پر حوصله
مامان مهسا
پاسخ
اول با هم داشتم براشون مینوشتم، که واقعا تو یه وبلاگ نمیشد.. با این که سخته ولی تصمیم گرفتم جدا باشه وبلاگ هاشون😉
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به 💕رها💕 می باشد